دادهها میگویند طرفداران سعید جلیلی مرید فردی هستند که تاکنون عهدهدار هیچ مسئولیت انتخابی نبوده است. بگذریم از آنکه او شاگرد آیتالله مصباح است که تجسم قبول نداشتن رای مردم به شمار میرود.
کیاوش حافظی: وقتی سعید جلیلی برای سومین بار وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شد، هوادارانش انرژی خاصی گرفتند. اما وقتی رقابت را برای بار دیگر باخت، تصور کردند ۱۳ و نیم میلیون برگه رأی که به نام او از صندوقها درآمده، مترادف با یک پایگاه مردمی است که با تکیه بر آن بتوان سنگرهایی را فتح کرد.
مریدان سعید جلیلی بعد از شکست او در عرصه انتخابات ۱۴۰۳ سعی کردند قواعد ریاضی را هم به نفع او تغییر دهند. مثلا در جایی نوشتهاند که ۱۳.۵ میلیون رأی او، از ۱۶ میلیون رأی ابراهیم رئیسی در سال ۹۶، کمتر نیست! آنها منظورشان را اینگونه بیان کردند که جلیلی باید از این پایگاه رای استفاده کند تا چه بسا رئیس دولت آینده باشد. اما واقعا سبد رأی جلیلی چقدر است؟
خراسانیها هم از جلیلی میترسیدند
ابتدا نگاهی به عدد و رقمهای مربوط به جلیلی در ۱۴۰۳ میاندازیم و سپس سراغ دورههای قبل میرویم. سعید جلیلی در دوره دوم انتخابات ۱۴۰۳، با ۱۳ و نیم میلیون رای در مقابل پزشکیان بار دیگر به سایه رفت؛ عددی که هوادارانش به آن دلخوش کرده اند و معتقدند با این ۱۳ میلیون رای میتوانند جریان ساز باشند.
تاکنون بارها ادعا شده است که آرای ریخته شده به سبد رای پزشکیان قومیتی بوده و ترکزبانان نقش ویژهای در رایآوری او ایفا کردهاند. اگر این استدلال را بپذیریم، باید آن روی سکه را هم در نظر گرفت: آیا استان خراسان رضوی که زادگاه سعید جلیلی بوده تمایل ویژهای به او نشان داد؟ جلیلی در خراسان رضوی برنده انتخابات بود و او از مجموع دو میلیون و ۸۳۶ هزار و ۷۴۵ رای، یک میلیون و ۶۹۶ هزار و ۶ رای به دست آورد. رقیبش مسعود پزشکیان هم یک میلیون و ۸۰ هزار و ۶۷۵ رای را از آن خود کرد.
مشارکت در انتخابات در کل خراسان رضوی ۵۸ درصد بود؛ اما اگر همین ۵۸ درصد را فرضا معرف کل استان بدانیم نسبت ۶۰ درصدی رای جلیلی را نباید به معنای گرایش قاطعانه هماستانیهایش به او تفسیر کرد.
از این میزان رای او در استان بیش از ۹۱۰ هزار رای سعید جلیلی در مشهد به صندوق انداخته شده است؛ شهری که زادگاه او، ابراهیم رئیسی و پایگاه جریان پایداری است. به عبارت دیگر با کم کردن این رای از کل آرای جلیلی در خراسان رضوی، هماستانیهای دیگر او به رقیب تمایل داشتهاند.
اما اگر نگاهی به مرحله نخست انتخابات بیندازیم، ۵۲ درصد هماستانیهای جلیلی به او تمایل داشتند. این رای لب مرزی تایید میکند که حتی در خراسان رضوی که سالها با سرمایه گذاری پایداریچیها به پایگاه تفکرات آنها تبدیل شده نیز هراس از تفکر این طیف سیاسی وجود دارد.
مقایسه مقبولیت جلیلی و رئیسی
سعید جلیلی در رایگیری ۱۴۰۰ به نفع سیدابراهیم رئیسی از صحنه کنارهگیری کرد و بنابراین معیاری برای سنجش گرایش رایدهندگان به جلیلی در آن سال وجود ندارد. با این وجود از آنجا که بین دو حضور پشت سر هم او در این عرصه فاصله کوتاهی وجود دارد و بالاترین آمار رای جلیلی در ادوار انتخابات نیز مربوط به دوره دوم ۱۴۰۳ است، میتوان با یک نگاه مقایسهای مقبولیت او را حدس زد.
چرا سعید جلیلی فرصتهای جریانهای اصولگرا را سوزاند؟
در سال ۱۴۰۰ رئیسی و چند نامزد دیگر اصولگرا در حالی در عرصه انتخابات ریاست جمهوری حضور داشتند که تنها رقیبشان عبدالناصر همتی بود. از این نظر دوره سیزدهم معیار مناسبی برای مقایسه است؛ چرا که در دوره گذشته فقط طرفداران پروپاقرص اعتدال و اصلاحات به همتی گرایش داشتند و مابقی آرا به سود جریان مخالف بود. در نتیجه نام سیدابراهیم رئیسی با ۱۸ میلیون رای از صندوقها بیرون آمد که معادل تقریبا ۶۲ درصد کل آرا بود. با وجود آنکه آرای باطله از سه نامزد دیگر پیشی گرفته بود اما مجموع آرای باطله و همتی ۲۱ درصد بود. به این ترتیب جریان اصولگرا مجموعا ۷۹ درصد برگههای رای (معادل ۲۲میلیون و ۳۳۸هزار) از آن خود کرد.
به عبارت دیگر، هرچند مرد در سایه سیاست ایران، در دوره نخست انتخابات ۱۴۰۳ توانست ۹ میلیون رای معادل ۳۸ درصد آرا را به دست آورد و در دوره دوم آن را به ۴۴ درصد برساند اما خطوط نانوشته چیز دیگری را میگوید: دستاورد جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳، سوزاندن فرصت جریانهای اصولگرا بود. اختلاف آرای رئیسی در ۱۴۰۰ و جلیلی در ۱۴۰۳، چهار و نیم میلیون رای (بیش از ۱۷ونیم درصد) و اختلاف آرای او با سه کاندیدای همجبهه او در دوره گذشته نزدیک ۹ میلیون (معادل بیشتر از ۳۴ونیم درصد) بود. اگر هم آرای ۱۶ میلیونی رئیسی در سال ۹۶ را معیار بررسی پایگاه جلیلی قرار دهیم، وضعیت جلیلی وخیمتر میشود.
شاید سعید جلیلی خود در دوره ریاست جمهوری۱۴۰۰ میدانست که نمیتواند مورد اقبال قرار بگیرد و همین بود که باعث شد از صحنه کنارهگیری کند درغیر اینصورت ممکن بود چنان به اغمای سیاسی برود که ترجیح دهد در ۱۴۰۳ وارد میدان نشود. به این ترتیب حساب باز کردن روی ۱۳ونیم میلیون نفر به عنوان پایگاه مردمی برای اهداف دیگر انتخاباتی خیالی بیش نخواهد بود و این رای بیشتر محصول یک وضعیت خاص بود.
جلیلی در ۹۲ فقط چهار میلیون نفر
در اینجا باید نگاهی به عدد و رقمهای مربوط به سعید جلیلی در سال ۹۲ انداخت. درست است که از آن موقع ۱۱ سال میگذرد اما به خاطر تنوعی که در گرایشهای سیاسی نامزدهای آن انتخابات وجود داشت، اعداد و ارقام آن سال بسیار مهم و قابل توجه است؛ خصوصا آنکه میزان مشارکت بسیار بالاتر از دو دوره دیگر حضور جلیلی بود. جلیلی در سال ۹۲، چهار میلیون (۱۱ونیم درصد) رای داشت. اما محسن رضایی که آرای کمتری نسبت به جلیلی به دست آورده بود، توانست در چند استان رای نخست را به دست آورد. جلیلی نه فقط چنین فرصتی را پیدا نکرد بلکه در کل استان زادگاهش ۴۰۶ هزار معادل ۱۳ درصد رای آورد.
پایگاهِ رأی نهایتا ۲۲ درصدی جلیلی
نکتهای که البته باید مد نظر قرار داد آن است که میزان مشارکت در ادوار اخیر کاهش پیدا کرده است. عموما نیز میدانیم کاهش آرا بیشتر به دلیل دلسرد شدن مسیر اصلاحات از جریانهای اعتدالی و اصلاحطلب بوده و معمولا در رای جریانهای موسوم به ارزشی تغییر چشمگیری رخ نمیدهد. عدد و رقمهای طرح شده در این گزارش نیز بدون در نظر گرفتن ضریب مشارکت در انتخابات بوده است؛ به عبارت دیگر میزان گرایش به سعید جلیلی نسبت به افراد واجدالشرایط شرکت در انتخابات بررسی شود، نتایج زیر حاصل خواهد شد.
انتخابات
تعداد واجدین شرایط
تعداد آرای سعید جلیلی
محاسبه درصد رأی جلیلی با محاسبه واجدین شرایط
۱۳۹۲
۵۰ میلیون و ۴۸۳هزار و ۱۹۲
چهار میلیون و ۱۶۸ هزار و ۸۴۶
۸.۲۶
۱۴۰۳ مرحله اول
۶۱ میلیون و ۴۵۲ هزار و ۳۲۱
۹ میلیون و ۴۷۳ هزار و ۲۹۸
۱۵.۴۱
۱۴۰۳ مرحله دوم
۱۳ میلیون و ۵۳۸ هزار و ۱۷۹
۲۲.۰۳
مردی که هیچ گاه انتخاب نشد
جلیلی دو بار هم سابقه کاندیداتوری برای نمایندگی مجلس را در کارنامه خود دارد. او هم برای مجلس ششم و هم مجلس هفتم کاندیدای مجلس شده بود. اما در آن ادوار انتخابات نیز مردم هیچ گاه تمایلی به او نشان ندادند. اگرچه برای مجلس ششم، جامعه به سوی اصلاحطلبان گرایش داشت اما در مجلس هفتم که اصلاحطلبان نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند جلیلی دوباره از نمایندگی کردن مردم باز ماند.
شاگرد آیتالله مصباح نیاز به رای مردم دارد؟
حالا سوال این است که سعید جلیلی که هیچ گاه مورد اقبال مردم قرار نگرفته است، آیا مثل محسن رضایی و محمدباقر قالیباف با حضور چندباره در عرصههای انتخابات اصرار به گرفتن رای مردم خواهد داشت؟ یا آنکه در سایه مینشیند و آموزههای استادش آیتالله مصباح را آویزه گوش خود میکند؛ استادی که نقش آنچنانی برای رای مردم قائل نبود.
جلیلی با طی کردن مسیر اول، اعتبار خود را به بازی خواهد گرفت اما این کمخطرتر از آن است که راه دوم را پیش بگیرد و با تکیه بر عمق راهبردی در نهادهای انتصابی، سیاستهای غیرهمسو با مردم را در مذاکرات خارجی دنبال کند و جلوی منافع ملی بایستد.
2727