اولین باری که با اسم زلنسکی مواجه شدم زمانی بود که یکی از رسانه های داخلی نوشته بود: دلقک رئیس جمهور شد. آن موقع بی تفاوت از کنار آن عبور کردم. اما چند وقت بعد، جمله ای خواندم که تکانم داد.
«به جای عکس من در اتاق کار خود در دفاتر کارتان عکس فرزندان خود را قرار دهید و هر بار که تصمیمی می گیرید به چهره آنها نگاه کنید.» صاحب جمله می خواست بگوید در هر تصمیم تان باید به فردای فرزندان خود فکر کنید. گوینده کسی نبود جز ولادیمیر زلنسکی؛ همان کسی که به او دلقک میگفتند. رئیس جمهور جدید اوکراین خطابه پس از پیروزی انتخابات را با فردای فرزندان گره زده بود.
وقتی روسیه به اوکراین حمله کرد گروهی از مردمان این کشور به سوی مرزها حرکت کردند تا این کشور را ترک کنند. روسها شایع کردند که دلقک متواری شده است. چند ساعتی نگذشته بود که زلنسکی فیلمی از خود منتشر کرد که در اوکراین ایستاده و به هموطنانش میگوید میمانم و میجنگم. از آن روز به فقط لباس نظامی بر تن کرد.
زلنسکی پیروزیاش در ریاست جمهوری اوکراین را فقط مدیون یک سابقه بود؛ بازیگری در سریال طنز و زیبای «خادم ملت». بازیگر نقش رئیس جمهور در این سریال میخواست شر فساد را از سر کشورش کم کند. پس از آن بود که تقدیر به او و مردمان کشورش روی خوش نشان داد و زلنسکی را به سیاست کشاند.
با نگاهی به روند این چهره سیاسی میتوان فهمید که سیاستمدار شدن شاید تلاش چندانی نخواهد؛ اما برای تبدیل شدن به یک سیاستمدار برازنده باید از مدتها قبل یاد گرفت در سر بزنگاه ها تصمیمات اصولی و مبتنی بر خرد گرفت.
زلنسکی میتواند الگویی برای همه مدیران جامعه ما باشد؛ او نه کهنالگو است و نه نمونه آرمانی که هنوز محقق نشده باشد. او الگویی واقعی است که از دل جامعه برخاسته و توانسته به برند و رهبری موفق تبدیل شود.
در اینجا مخاطبم نه اهل سیاست بلکه اهل خودمان، به ما بی قدرتان است؛ شاید روزی هم یکی از ما یک مدیر و رهبر سیاسی شد؛ بیایید از همین حالا به هم فکر کنیم و هوای هم را داشته باشیم.
*روزنامه نگار
۲۷۲۱۱