اگرچه کشورها سعی می کنند با ادبیات خاص ترامپ یک موافقت ضمنی داشته باشند ولی نهایتا می توانند این طرح را عقیم کنند
طرحی که ترامپ در مورد غزه مطرح کرده اولا طرحی بسیار بلند پروازانه است و عملا یک طرح دست راستی اسرائیل است که نه تنها “دو دولتی “را از بین می برد بلکه حق خود فلسطینیان را در سرزمین خودشان از بین می برد.یعنی یک آوارگی مجدد و اجباری است.نه تنها دولت های عربی بلکه بسیاری از کشورهای اروپایی که با رژیم صهیونیستی روابط هم دارند این طرح را رد کرده اند.
بخصوص جریان محافظه کارکشورهای عربی همچون مصر،اردن ،کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی عربستان سعودی و ترکیه تقریبا بعد از پیمان کمپ دیوید هیچگاه به این یک پارچگی در موردی نرسیده بودند.حتی مثلا امارات هم در حد ضعیف تر و به صورت غیر مستقیم اظهار نظر کرده است.
این مسئله نشان دهنده این است که در جامعه عربی برای اولین بار در موضوع فلسطین و بخصوص بعداز تقویت جمهوری اسلامی در چهار دهه اخیر موضع یکپارچه گرفته اند چون همواره اختلافات آنها بر سر مواضعی بود که در مورد فلسطین داشتند.
بنظر می رسد این طرحی غیر قابل قبول است که تماما پای آن ایستاده اند و کشورهایی مثل مصر و اردن که در طرح ترامپ مطرح شده اند واکنش های قابل تامل و تقابلی داشته باشند.همینطور که پادشاه اردن در دیدار با ترامپ گفت ۲۰۰۰ کودک بسیار بیمار را برای ارائه خدمات درمانی قبول می کند.
این موضوع را می توان به زمانی که طرح معامله قرن برقرار شدمقایسه کرد،یعنی ترامپ دور اول یک طرحی را با همین شعارها بعنوان معامله قرن مطرح کرد و بجز چند کشور عربی مثل بحرین و امارات متحد عربی و تا حدودی عربستان سعودی با آن مخالفت نکردند.
همان زمان نیز ما شاهد بودیم کشورهایی مثل اردن و مصر و تشکیلات خودگردان با این طرح مخالف بودند و عملا وارد هیچ چارچوبی در طرح معامله قرن نشدند.بنظر می رسد با توجه به اینکه این طرح بسار بلند پروازانه است اگر چه شاید بخش هایی از آن در قالب مهاجرت و خروج از غزه یک آزادی عمل قرار دهند و شاید افرادی از غزه خارج شوند ولی اینکه منجر به تخلیه غزه شود خیر.
طرح ترامپ به قدری آوانگارد و ماجراجویانه است که بنظر می رسد از همین ابتدا عقیم است چرا که در دنیای جدید اگر چه رژیم صهیونیستی کشتار کرده ولی کوچ اجباری یک مسئله حقوق بشری است که شاید یک مقدار با واکنش روبرو باشد.
اگرچه کشورها سعی می کنند با ادبیات خاص ترامپ یک موافقت ضمنی داشته باشند ولی نهایتا می توانند این طرح را عقیم کنند .بنظر می رسد در اجلاس بعدی در مورد این موضوع که شاید کشور های اسلامی و عربی در آن حضور داشته باشند این طرح بطور قاطع رد می شود. همانطور که می دانیم عربستان سعودی بطور قاطع دارداین طرح را رد می کند و آن ادبیات محافظه کاران خودش را کنار گذاشته است.
در مورد تهدید قطع کمک آمریکا به مصر و اردن گفتنی است کمک های ایالات متحده به مصر یکسری قالبهایی دارد که در قالب کمپ دیوید است و اگر این کمپ دیوید به هردلیلی دچار چالش شود اسرائیل ضربات سنگینی خواهد خورد،در کل هر دو طرف ابزارهای موثری برای امر دارند.
شاید بخاطر لفاظی و کلماتی که بوجود می آید یکسری اتفاقاتی بیفتد ولی نیازهای راهبردی طرفین به یکدیگر را نیز باید در نظر بگیریم.مصر کشوری است که نزدیک به بیش از ۱۰۰ میلیون جمعیت دارد و به نوعی ورود ۲ میلیون نفر به مصر معادلاتی را بر هم نمی زند اما در اردن اینطور نیست و یک تهدید جدی دارد چرا که بحث تغییر معادلات جمعیتی بوجود می آید.اردن جمعیتی ۶ تا ۷ میلیون دارد و افزایش حدود ۵۰ درصد معادلات جمعیتی و بافت و ساختار جمعیت را بر هم می زند وفلسطینیان به اکثریت تبدیل می شوند .
اردنی ها یک خاطره بسیار تلخ از سپتامبر سیاه از دخالت فلسطینی ها دارند و موضوع به موضوع امنیت ملی تبدیل می شود . به همین دلیل وقتی موضوع امنیت ملی شود بحث های اقتصادی در درجه دوم و سوم قرار می گیرد.
میزان کمک هایی که آمریکا به مصر و اردن می کند بسیار کمتر از میزان کمک هایی است که کشورهایی مثل کشور های خوزه خلیج فارس به این کشور ها دارند و اگر مصر و اردن بتوانند آن کمک ها را برای خودشان حفظ کنند می توانند این دوره را بگذرانند .
تجربه معامله قرن و تقابل مصر و اردن با طرح آمریکا در بحث کرانه باختری و نوار غزه که آن طرح را ناکام گذاشت نشان دهنده این است که ترامپ هم آنطور که فکر می کند نمی تواند این مسئله را پیش ببرد و بحث ها بیشتر شبیه لفاظی است البته با اجرای حدودی برخی از تبعات آن.
کارشناس مسائل بین الملل
21212