یکی از دکترین های ترامپ علیه ایران ابتدا به حداقل رساندن و سپس صفر کردن فروش نفت ایران خواهد بود.این اقداماتی است که البته ترامپ در پروژه های خود قصد دنبال کردن آن را دارد اما به نتیجه رساندن این برنامه ها قطعا جای ارزیابی دارد که شدنی است یا نشدنی.
اخیرا پیرامون بحران ها ی ورود ترامپ به کاخ سفید مطالب زیادی منتشر شده و واکنش ها ،اظهار نظرهایی وجود داشت و پیش بینی هایی می شد که ترامپ چه واکنش هایی نسبت به ایران خواهد داشت.ما می دانیم به دستور ترامپ قطعا وزارت خزانه داری آمریکا اقدام به اعمال فشارحداکثری و تحریم های بیشتری را علیه ایران خواهد داشت.این فشار ها اقتصادی خواهد بود واین موضوعی که برخی از رسانه ها و افراد در مورد موارد دیگر و خصوصا اقدام نظامی اظهار می کنند مردود است . سیاست کلی ترامپ پرهیزاز ورود به اقدام نظامی علیه ایران است .تحریم و اعمال یک سیستم مکانیزم برای کسانی که قادر به دور زدن تحریم ها هستند در ایران یکی از روش ها است که قطعا ترامپ از این روش برای اعمال فشار علیه ایران استفاده خواهد کرد.
یکی از دکترین های ترامپ علیه ایران ابتدا به حداقل رساندن و سپس صفر کردن فروش نفت ایران خواهد بود.این اقداماتی است که البته ترامپ در پروژه های خود قصد دنبال کردن آن را دارد اما به نتیجه رساندن این برنامه ها قطعا جای صحبت دارد که شدنی است یا نشدنی.
ما شبکه متعددی برای فروش نفت داریم که این اهمیت بسیار زیادی دارد و ما هم برای مقابله با این رفتارهای خصمانه ای که کلا غرب علیه مردم ایران اتخاذ می کند تغییراتی رادر نحوه عملکرد و کنتزل ظرفیت های مان انجام داده ایم.
جند سال پیش ما یک قرارداد ۲۵ ساله نفتی با چین امضا کردیم که نه چین می توانداین قرارداد را نقض کند و نه ما می توانیم خلاف آن عمل کنیم.دوم اینکه رفتارهای اخیر ترامپ مختص به یک کشور و یا تفکر نیست،ترامپ یک سیاستی عیله چین اتخاذ می کند و می خواهد چینی ها را در یک آمپاس اقتصادی فرو برد و در واقع برای استفاده از همین منظور است که در بزنگاه هایی که چین باید از این سیاست های تحریمی ایران در حوزه نفت حمایت بکند آن آوانس را به چین می دهد و این سیاست هایی که در این زمان اتخاذ کرده بود را آزاد می کند.به همین دلیل از دیدگاه خودش فکر می کند که دارد این موضوع را درست پیش می برد.
ترامپ یک دیدگاه چکشی دارد و همواره در همه سیاست های خود سعی دارد برای جهان یک سیاست هولناک ایجاد کند.از همسایگان خود گرفته تا اروپاو هم پیمانانش واین سیاست صرفا مختص مسلمانان وآسیا نیست.یکی از سیاست های لاینفک ترامپ این است که طرف مقابل را به مرگ می گیرد تا به تب راضی شود.
هیچ وقت نباید فراموش کنیم که این سیاست ها منحصرا به شخص ترامپ ختم نمی شود ،اینها سیاست های کلی آمریکا است که از پیش تعیین شده است.این دستورات از جایی خاص صادر شده،آمریکا بدون میلیمتری جابجایی در این حوزه سیاسی باید بپذیرد که آمریکا و غرب اجراکننده سیاست های دستوری صهیونیسم بین الملل هستند.
صهیونیست بین الملل موضوعی است که بااسرائیل و رژیم صهیونیستی فاصله دارد.صهیونیست بین الملل مجموعه ای است که سیاست های کلی غرب را د رهمه جوزه های نظامی،اقتصادی،فرهنگی ،اجتماعی و حتی رسانه ای تعیین می کندو رژیم صهیونیتسی یکی از بازوهای دست چندم آنها محسوب می شود و اصلا جزو بازوهای مهم آن نیست،بازوهای مهم آن کشور های اروپایی و آمریکا هستند .باید در نظرداشته باشیم سیاست ها از سمت آنها تعیین شده و قطعا هم بایدن ،اوباما ،بوش و …می دانستندوحتی ترامپ هم می داند تفکراتی مانند اقدام نظامی و ورود به معرکه درگیری با ایران برای هیچ طرف حتی رژیم صهیونیتسی منافعی ندارد.
معمولا آمریکا با یک سیاست روتین چماق و هویج سعی دارد ایجاد رعب و وحشت کندو سپس با رفتار فریبکارانه طرف را وادار به گفتگو کند.البته این نوع سیاست گذاری می تواند مانند دارویی باشد که علایم یک بیماری را از بین می برد اما باعث درمان آن نمی شود.
کارشناس مسائل بین الملل
21212